بعدازظهر هفتم تیرماه، مأموران کلانتری 111تهران در جریان مرگ مرموز جوان 28سالهای به نام سهیل در خانه دوستش قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. زنی که ماجرا را به پلیس اطلاع داده بود گفت: وقتی از سفر برگشتم متوجه شدم که یکی از دوستان و رفقای پسرم به خانه ما آمده است. او خواب بود و هرچه صدایش کردم جواب نداد. من هم به سراغ پسرم رفتم و بعد از اینکه بیدارش کردم به او گفتم که احتمال میدهم برای دوستش اتفاقی افتاده، چون هرچه صدایش میکنم جوابم را نمیدهد. سپس هر دو به طرف او رفتیم و متوجه شدیم وی نفس نمیکشد، تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع دهم.
با توجه به اینکه مرگ پسر جوان مشکوک بود، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و در بررسیهای تخصصی مشخص شد که قربانی در اثر ضربه مغزی ناشی از برخورد جسم سخت به سرش به کام مرگ رفته است. به این ترتیب تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد ماجرا شدند و به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند.
آنها گفتند: چند روز قبل یکی از دوستان سهیل(مقتول) به نام مجتبی چندبار به خانه ما آمد و سراغ سهیل را گرفت. او میگفت که سهیل موتورسیکلت او را امانت گرفته اما پس نداده است. پس از چند روز مجتبی مجددا به خانه آمد و مدعی شد که دیگر موتورش را نمیخواهد و گفت که میخواهد سهیل را ببیند. آن روز مجتبی بدون اینکه پسرمان را ببیند رفت تا اینکه جسد سهیل در خانه دوستش پیدا شد. ماموران متوجه شدند که مجتبی همان جوانی است که جسد مقتول در خانه آنها پیدا شده بود.
این در حالی بود که وی بعد از پیدا شدن جسد خانه را ترک کرده و بدون برجا گذاشتن ردی از خود، ناپدید شده بود. فرار مجتبی نشان میداد که کسی جز او عامل جنایت نیست و تحقیقات برای دستگیری وی ادامه یافت. مأموران در ادامه متوجه شدند که او یکی از اراذل و اوباش منطقه و از مجرمان سابقهداری است که بارها به اتهام ارتکاب جرائم مختلف ازجمله شرب خمر، حمل موادمخدر، ایراد ضرب و جرح عمدی، اخلال در نظم عمومی، سرقت و حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز دستگیر و راهی زندان شده بود. همچنین در تحقیقات بعدی مشخص شد که سارقان و افراد سابقهدار منطقه بهخاطر ترس و وحشتی که از مجتبی دارند، هر بار پس از سرقت، قسمتی از اموال مسروقه را بهعنوان باج به مجتبی میدهند.
شلیک به مجرم سابقهدار
ماموران با زیرنظر گرفتن پاتوقهای متهم فراری، سرانجام وی را در یکی از خیابانها شناسایی کردند اما او با مشاهده مأموران اقدام به فرار کرد. کارآگاهان اقدام به شلیک چند تیر هوایی کردند اما متهم قصد توقف نداشت تا اینکه سرانجام هدف اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه پای راست مجروح شد. متهم به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد و با اعتراف به قتل سهیل گفت:
من و مقتول با هم دوست بودیم و رابطه خوبی داشتیم تا اینکه چند روز قبل از حادثه، سهیل موتورسیکلت مرا به امانت گرفت و دیگر پس نداد. من نیز به مقابل خانهاش رفتم اما او نبود. بهدنبال وی میگشتم تا اینکه 6تیرماه وقتی به مغازه یکی از دوستانم در یافتآباد رفته بودم سهیل را در آنجا دیدم. مغازه دوستم پاتوق خلافکارهای محل بود و وقتی چشمم به سهیل افتاد با هم درگیر شدیم.
چند ضربه به سر و صورتش زدم و با مشت و لگد به جانش افتادم که تعادلش به هم خورد و سرش به کمد برخورد کرد و به زمین افتاد. از سرش خون میرفت و برای همین او را با ماشین به خانهام بردم. آن روز مشروبات الکلی مصرف کرده بودم و حال خوبی نداشتم. سهیل را در اتاق پذیرایی گذاشتم و خودم نیز خوابیدم تا اینکه صبح روز بعد مادرم که تازه از مسافرت آمده بود مرا از خواب بیدار کرد و گفت سیهل نفس نمیکشد. سرهنگ آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: برای متهم قرار بازداشت صادره شده و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.